همخوانی زیارت ناحیه مقدسه
دوست من سلام
این بار برایت تحفهای از امام زمان را آوردهام.
آن عزیز میفرماید: هرگاه خواستی حسین علیه السلام را زیارت کنی، بایست و بگو... (زیارت ناحیه مقدسه).
اما من میخواهم در این مجموعه، در هر شماره قطعهای از این زیارت را که دریایی از نور و معرفت است برایت بیاورم و البته من چند خطی از نکتهای که به ذهنم آمده برای تو خواهم نوشت و تو نیز همین کار را بکن. هرگاه که خواندی بیمعطلی آنچه برایت پر رنگ شد، از من دریغ نکن. تو نیز برای من بنویسید.
____________________________
قسمت دوم
أَلسَّلامُ عَلى مُوسَى الَّذی فَلَقَ اللهُ الْبَحْرَ لَهُ بِقُدْرَتِهِ ، درود بر موسـى که خـداوند به قدرتِ خود، دریا را برایـش شـکافت.
أَلسَّلامُ عَلى هارُونَ الَّذی خَصَّهُ اللهُ بِنُبُـوَّتِهِ ، سلام بر هـارون که خـداوند پیامبـریش را به وى اختـصاص داد.
أَلسَّلامُ عَلى شُعَیْب الَّذی نَصَرَهُ اللهُ عَلى اُمَّتِهِ ، درود بر شعـیب که خدا او را بر اُمّـتش پیـروز نمود.
أَلسَّلامُ عَلى داوُدَ الَّذی تابَ اللهُ عَلَیْهِ مِنْ خَطیـئَتِهِ ، سلام بر داوود که خداوند از لغزش او درگذشت.
أَلسَّلامُ عَلى سُلَیْمانَ الَّذی ذَلَّتْ لَهُ الْجِنُّ بِعِزَّتِهِ ، درود بر سلیمان که بخاطر شوکتش، جنّ به فرمان او درآمد.
أَلسَّلامُ عَلى أَیُّوبَ الَّذی شَفاهُ اللهُ مِنْ عِلَّتِهِ ، سلام بر ایّوب که خداوند او بیماریش را شفا بخشید.
أَلسَّلامُ عَلى یُونُسَ الَّذی أَنْـجَـزَ اللهُ لَهُ مَضْـمُونَ عِدَتِهِ ، درود بر یونس که خداوند به وعده خود برایش وفا نمود.
أَلسَّلامُ عَـلى عُزَیْر الَّذی أَحْیاهُ اللهُ بَعْدَ میتَتِهِ ، سلام بر عُزَیر که خداوند او را پس از مرگش دوباره زنده کرد.
أَلسَّلامُ عَلى زَکَرِیـَّا الصّـابِرِ فی مِحْنَتِهِ ، درود بر زکریّا که در رنج و بَلا، شکیبا بود.
أَلسَّلامُ عَلى یَحْیَى الَّذی أَزْلَفَهُ اللهُ بِشَهادَتِهِ ، سلام بر یحیى که خداوند با شهادت، مقام و منزلتش را بالا برد.
أَلسَّلامُ عَلى عیسى رُوحِ اللهِ وَ کَلِمَتِهِ ، درود بر عیسى روح خدا و کلمه او.
شما فکر میکنید این صفاتی که برای تک تک پیامبران آمده برای چیست؟
چرا برای هرکدام یک واقعه یا ویژگی بیان شده است؟
به نظر من این صفات بیانگر دو چیزند: 1- اینکه در سیره و حیات آنان این نکته خیلی بارز بوده است و 2- اینکه آنان با آن صفات الگوهای ما در آن زمینهاند.
*
پس من به موسی سلام میکنم و با تأسی به او از خدا می خواهم که به حرمت او حجابهای میان من و خودش را بدرَد.
من به داود سلام میکنم و خدا را به او میخواهم که از خطاهای من نیز بگذرد.
به یحیی سلام میکنم و میخواهم که من نیز چون او شهید شوم.
* *
گفتم شهید، و چشمم از من پیش افتاد!
بغضم را فرو میبرم.
و زبانم،
و دلم،
نه؛ تمامِ من میگوید السلام علیک یا ابا عبد الله.
و میگویم: خدایا به حسین، مرا نیز بسان او، به او برسان.
آری شهیدم کن
* * *